پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 9 سال و 16 روز سن داره
مامان نسیممامان نسیم، تا این لحظه: 34 سال و 4 ماه و 15 روز سن داره
بابا امیربابا امیر، تا این لحظه: 35 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
ایلیا طلای ماایلیا طلای ما، تا این لحظه: 7 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

پسر طلای مامان و بابا

اولین بای بای ایلیا و اولین تاب بازی

1396/1/6 8:14
نویسنده : مامان نسیم
369 بازدید
اشتراک گذاری

امسال اول فروردین ساعت نزدیک 11 ظهر بود که به بابا امیر گفتم بریم تاب بازی

پسری رو لباس گرم پوشوندم ... اخه هوا هنوز سرده و اصلا انگار زمستون نمیخواد دل بکنه

قدم زنون رفتیم سمت پارک سر خیابون ... ایلیای مامان مثل همیشه به همه جا نگاه میکردی

هر ماشینی که رد میشد تو هم نگاهت اونو بدرقه میکرد ... به هر ادم غریبه ای میرسیدیم

تو سریع بهم نگاه میکردی و گاهی اوقات هم لبخندی تحویل میدادی ...

توی پارک وقتی نشستی توی تاب اول ساکته ساکت بودی و خودت رو محکم گرفته بودی

بابایی تابت میداد و منم توی تاب کناری نشستم وقتی دیدی من نشستم خنده رو لبات اومد و

کلی لذت بردی از تاب بازی و همش دددد تکرار میکردی ...

بعدم دوتایی با هم سرسره بازی کردیم ...

پسرم میبینی مامانی هنوز خودش بچه ست عاشق تاب و سرسره بازی

هر وقت که دلت خواست مامانی همرات میاد جیگرم و حاضره تا هر وقت که دوست داشتی

باهات بازی کنه ...

خیلی خوش گذست فقط حیف نه دوربین نه گوشی هامون  همرامون نبود که عکس بگیرم از اولین

تاب بازیت پسری

اون روز عصر که رفتیم خونه مامان فهیمه و بابا رضا وقت خداحافظی وقتی همه برات دست تکون یدادن و

باهات خداحافظی میکردن ... یه دفعه تو هم دستت رو بردی بالا و به نشونه خداحافظی تکون دادی

اخ که فدات بشم با این کارایی که یهویی یاد میگیری پسر طلای من

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)