پیوند عشق ماپیوند عشق ما، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره
مامان نسیممامان نسیم، تا این لحظه: 34 سال و 5 ماه و 7 روز سن داره
بابا امیربابا امیر، تا این لحظه: 35 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره
ایلیا طلای ماایلیا طلای ما، تا این لحظه: 7 سال و 11 ماه و 18 روز سن داره

پسر طلای مامان و بابا

9 ماهگی پسری

1395/12/10 11:49
نویسنده : مامان نسیم
144 بازدید
اشتراک گذاری

یک ماه دیگه هم گذشت ...

اینقدر کارات و یشرفتات زیاد شده که دوست داره این روزا خیلی خیلی خیلی کند تر بگذره و

هر روز بیشتر از کارات لذت ببرم و ذوق کنم ...

پسریه من 9 ماهه که تو اغوشمه و خونمون رو گرمتر از قبل کرده

پسری میتونه دیگه کامل چهار دست و پا بره و خودش میشینه و حتی برای چند دقیقه روی پاهای خودش

می ایسته ...

وقتی میگیم ممه سریع برمیگرده و دنبال من میگرده و تا منو میبینه با سرعت تمام به سمتم میاد حتی

وقتایی که خیلی سیره ...

این روزا بیشتر از قبل بهم وابسته شده و تا میام لباس بپوشم حتی بغل بابایی هم نمیمونه و میخواد بیاد پیشم

و من باید توی همون حالت که بغلمه لباسامو بپوشم ...

عاشق اینه که براش بخندیم هنوزم که هنوزه رابطه اجتماعی خیلی خوبی داری مامان

دل هیچکس رو نمیشکنی و میری بغلش و حتی براشون لبخند هم میزنی و اینجوری خودتو تو دل همه جا میکنی

وقتی از خواب بیدار میشی دنبالمون میگردی دوست داری من یا بابایی رو ببینی و وقتی نگامون میکنی

یه لبخند خیلی خوشگل روی لبات میشینه مامان ...

هنوز دندون در نیاوردی ولی اذیتاش رو داری هر از گاهی تب میکنی و همش دلت میخواد یه چی دهنت باشه

و به لثه هات بکشی ...

عاشق اون اب دهنتم که سرازیر میشه مامان ... و دلم اتیش میگیره که اینقدر لثه هات اذیتت کنن...

فکر نمیکنم حالا حالاها دندونی قرار باشه بیاد و به گفته دکتر هنوز دیر نکرده

پسر مامان عاشق اهنگ گوش کردن و خوابیدن با موسیقیه و هنوز باید روی پاهامون باشی تا خوابت ببره

این روزا یه کار جدید هم که دوست داری اونم رانندگیه

هر وقت سوار ماشین میشیم بهونه میگیری و دلت میخواد بابایی بزارتت روی پاهاش و تو هم فرمون رو بگیری و

رانندگی کنی مامان ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)