فدای دقتت ...
بابایی بعد از چهلم که ریشش رو زد و تو وقتی دیدیش اول جا خوردی و خودت رو کشوندی عقب
خیره شده بودی به بابایی و کم کم دستت رو بردی سمت صورتش و کشوندی روی صورتش
حسابی که خیالت راحت شد خود باباییه اونوقت رفتی بغلش
قربون دقتت بشم مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی