عاشق حرف زدن و شیرین کاریاتم مامان
پسریه مامان از همین کوچولویی خیلی شیرین زبون و عزیزه هر وقت که کاری داره میاد پیش من یا بابا میگه بابا جونی یا مامان جونی
اینم اصلا یادش ندادیم خودش خود به خود اینجوری صدامون میزنه از 16 دی پسری اینجوری مارو صدا میکرد ...
حسابی برامون ناز میاره و هر چی میگیم سعی میکنه پسری تکرار کنه
پسری تا میخواد چیزی رو که ما میگیم تکرار کنه اول حروف اولش رو میگه مثلا بهش میگیم بگو سلام فقط میگه سسسسسسل
پسری وقتی من بابایی صدا میکنم و میگم امیر اونم امیر صداش میکنه و اینکه خاله نازنین رو ناناز صدا میزنه
ایلیا اینقدر اجتماعی شده این روزا که حسابی میتونه همه رو جذب خودش بکنه
عاشق رقص و اهنگ گوش دادنه پسری ... همیشه میگه برام "اش " برزاریم یعنی آهنگ نمیدونم چرا اینو "اش" میگه از روی چی
یه چیز دیگه که همیشه برام جالب بوده اینه که پسری مامان عاشق تی و جارو و جارو برقیه هر جا که ببینه باید بگیرتشون و تو خونه هم دنبالشونه
بابایی همش میره جارو برقی رو قایم میکنه و ایلیا دنبال جارو میگرده
مامانی هر چی بزرگتر میشی شیرین کاریاتم خیلی ببیشتر و بامزه تر میشه