چقدر دوست داشتم که بودی
با اینکه اصلا این ماه هیچ اقدامی برای داشتنش نکرده بودیم ...
با اینکه میدونستم همش و همش محافظت شده بود ...
با اینکه میدونستم امکان نداره
ولی اون ته ته دلم میخواستم که باشه میخواستم که داشته باشمش
وقتی دیروز به کسی این توهمم رو نگفتم و با هزار ترفند و کلک خریدن شامپو رفتم داروخونه و
یه بی بی چک گرفتم و خواستم وجود تورو بهم نشون بده ...
ولی نبودی منفی بود منفیه منفی ...
دلم میخواست که باشه ... دلم میخواست که خدا اونو برا ما خواسته باشه
و همینجوری یهویی بیاد ...
تا خود صبح هی میرفتم بی بی چک رو از تو اشغالی بر میداشتم و نگاش میکردم
ولی منفی بود دیگه ...
انگاری به زور میخواستم مثبت باشه ...
انگاری بی چک و چونه دلم میخواد یه نی نی خوشگل تو دلم داشته باشم
ای بابا از دست این مامان نسیم ...
دوست داشتم که باشی ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی