اولین خرید برای جیگرگوشمون...
من و بابایی برای ماه عسل رفتیم مشهد پابوس امام رضا ... اونجا دوتامون از امام رضا خواستیم که یه
نی نی سالم نصیبمون بشه ...
همیشه وقتی با خانوادم میرفتیم مشهد آرزوم این بود که یه روز با امیرم با عزیزترین کسم با کسی که
جاشو تو قلبم باز کرده بود برم پابوس امام رضا ... هر سال که میرفتیم از امام رضا میخواستم که منو
سال بعدش با امیرم بطلبه ...
که اون آرزو توی سال 94 برآورده شد ... چه سفری بود و چه زیارتی ...
امسال از امام رضا خواستم که دفعه ی بعد مارو سه نفره بطلبه ... یعنی یه نی نی کوچولو هم بغلمون باشه و
بریم زیارت ...
مامانی نمیدونی چقدر دوست دارم تو بغلم باشی ... نمیدونی چقدر انتظار روزایی رو میکشم که باهات بازی
کنم و شکلک برات در بیارم و تو هم از خنده ریسه بری ...
ما از مشهد برای نی نی ایندمون اولین خریدامون رو کردیم ... دو جفت کفش و یه بلوز شرت کوچولو
از اونجایی که مامانی فهمیمه دوست داره اولین نوه اش یه پسر باشه ما هم به همین نظر براش
پسرونه خریدیم ... اینم عکسای سوغاتی های نی نی نازمون ...
مبارکت باشه همه زندگیه مامانی