18 ماهگی یکی یکدونه و واکسن اقا پسری
روز شنبه یازدهم رفتم سر کار و قرار شد که زودتر پاس بگیرم و بریم پسری رو واکسن بزنیم اونم اخرین واکسن این کوچولوییاش شنیده بودم خیلی سخته و برای همین گفتم دو روز بعد مرخصی بگیرم خیلی بهتره و برا همین اون روزش فقط پاس گرفتم ساعت 12 بود که رفتیم بهداشت و پسری نمیزاشت اصلا قد و وزنش رو بگیریم و همش تا اون خانمای بهداشت رو با روپوش سفید دید زد زیر گریه و با هیچ چیزی گول نمیخورد ... بالاخره با خودم وزنش کردیم و وزن خودم رو منهای پسری کردم ... بازم کمبود وزن داشت و بازم خیلی غصه خوردم اون روز موقع واکسن هم پسری تا قطره رو خورد بالا اورد و به هر سختی بود واکسن رو زدیم الهی بمیرم خیلی سخت بود ... و بعدش هم ای وای یه پا درد شدیدی پسری گ...
نویسنده :
مامان نسیم
7:47